شهرستان اسلامشهر

از شمال به تهران ، از شرق و جنوب به شهرستان ری، از غرب به رباط کریم و در شمال به شهرستان شهریار محدود می گردد و همچنین از طریق محور تهران – ساوه با استانهای غربی و جنوب غربی کشور و از محور جنوبی با راه آهن به استانهای اصفهان – یزد و کرمان از یک سو و لرستان و خوزستان از سوی دیگر از طریق استان مرکزی با سایر استان ها مرتبط می گردد.مساحت آن بالغ بر ۲۰۸ کیلومتر مربع است و مطابق آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۳۷۶ ، از بخش تابع شهرستان ری منفعک و به شهرستان مستقلی تبدیل شده و یکی از شهرستان های استان تهران نامیده می شود .این شهرستان در جـنوب شهر تهران واقع شده است . ودارای بیش از ۸۰۰ هزار نــفر جمعیت دارد. جمعیت این شـهرسـتان طبق سـرشـماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۴۴۷، ۱۹۲ نـفر بوده‌است که از این تــعداد ۲۳۱، ۳۴ نفر آنان مرد و ۲۱۶، ۱۵۸ نفر آنان زن بوده‌اند.

 

 پیشینه

اسلام شهر در ابتدا روستایی به نام قاسم‌ آباد شاهى‌ بوده است.یکی از روستاهای اسلام‏شهر فیروز بهرام است. فیروز بهرام‌ از آبادی‌های‌ کهن‌ است‌ که‌ بنای‌ آن‌ را به‌ فیروز ساسانی نسبت‌ داده‌، آن‌ را به‌ نامهای‌ فیروز رام‌ و فیروزبهرام‌ نامیده‌اند .

وجه تسمیه و پیشینه تاریخی

پیش از سال ۱۳۵۲ با نام قاسم آباد شاهی دهی از دهعستان غار ، بخش ری ، شهرستان تهران بوده است و شغل اهالی آن زراعت و باغداری بوده که آب آن از قنات و در بهاراز سیلاب کرج تامین می شده است . در دوره قاجاریه منزلگاه اردوی همایونی بوده و به نام قاسم آباد خالصه خوانده می شده است .این منطقه به دلیل مرغوبیت و حاصلخیزی زمینهای مستعد کشت و زرع و وجود رودخانه کرج و رشته قناتهالی جاری در آن و همچنین نزدیکی به تهران از دیر باز مورد توجه بوده است . به دلیل بقاع متبرکه ای که قدمت آنها به دوره صفویه می رسد هسته اولیه بافت روستایی آن به این دوره مربوط می شود.دشت و جلگه اسلام شهر در زمینه های کشاورزی و باغداری و دامداری و توسعه بازرگانی و صنعت دارای استعداد رشد و مجموع این مزایا و موقعیت ارتباطی آن در کنار پایتخت ، همگی از توانمندیهای آن بوده و نویدبخش روند سریع پیشرفتهای آتی آن محسوب می گردد. مهم ترین رودخانه ای که از کرانه غربی شهر عبور می کند، رودخانه کرج نام داردکه پر آب ترین رودخانه های دامنه جنوبی البرز است که در ۴۰ کیلومتری مغرب تهران از خرسنگ کوه سرچشمه می گیرد و در مسیر خود در دشت اسلام شهر به نام های سیاه آب یا سیاب و سالور نیز خوانده می شود. این رودخانه نیز همانند رودخانه های دیگر نقش غیر قابل انکاری در پیدایش و رشد تمدنهای بشری در منطقه داشته است. بدون تردید رود و رودخانه ، مادر تمدنهای بشری شناخته می شود و کلیه اجتماعات انسانی تکوین و موجودیت مادی و معنوی خود و رشــــــد آن را در کنار چنین پدیده ای امکانپذیر می دانسته و قائل به نوعی تقدس و تبرک برای آن بوده است ، تا جاییکه در اساطیر ایرانی و سایر ملل متمدن باستانی تا مرجله اولوهیت هم رسیده است به طوری که یکی از فصل های اوستا به نام آبان یشت در ستایش آب سروده شده است و فرشته آناهیتا در اساطیر ایرانی متوکل آب و باروری می باشد. بنابراین ارتباط محوطه های باستانی متعدد در منطقه با رودخانه جاری در آن به راحتی درک می گردد. وجود بقایای پایه های پل بر روی رودخانه سالور و تپه های واقع در مجاورت و یا نزدیکی آن که آثار مدفون در آنها دلالت بر وجود دوره های مختلف تاریخی دارد حاکی از اهمیت این منطقه حاصلخیز از حیث موقعیت ارتباطی آن در گذشته های دور تاریخی می باشد که تا به امروز محفوظ مانده و ادامه دارد .
تپه های باستانی پراکنده در سطح منطقه با محوطه های تاریخی مجاور آن در دشت بزرگ ری قابل مقایسه می باشد. زیرا که از لحاظ تاریخی و جغرافیای سیاسی و طبیعی قسمتی از سرزمین ری باستان محسوب می شود . سرزمینی که حوزه قلمرو و نفوذ سیاسی آن تا قزوین و یا دماوند هم گسترش داشته و روزگاری منطقه دماوند از روستاهای آن محسوب می شده است و از لحاظ فرهنگی دامنه حضورش سراسر فلات ایران را در بر می گرفته است .
محوطه های ارزشمند باستانی در چشمه علی و مرتضی گرد و مافین آباد با دارا بودن هفت هزار سال پیشینه فرهنگی و تاریخی از شهرت زیادی در مجامع علمی برخوردار بوده و از شاخص های تمدن پیش از تاریخ در جهان شناخته می شوند. محوطه باستانی مافین آباد اسلام شهر که متاسفانه طی سالهای اخیر از حفریات غیر قانونی ، لطمات فراوانی بر آن وارد آمده است دارای کهن ترین دوره های تــــــاریخی می باشد که قدمت آن به هزاره پنجم پیش از میلاد می رسد و با سایر محوطه های پیش از تاریخ غرب ، سلیک کاشان در جنوب و حصار دامغان و همچنین با محوطه هایذ پیش از تاریخ در جنوب ایران ، با همه بعد مسافت دارای قرب فرهنگی و مختصات مشترک بوده که ناشی از ارتباط فشرده فرهنگی و تاثیرات متقابل بر یکدیگر می باشد.. سایر محوطه های باستانی که مربوط به دوره های تاریخی و اسلامی هستند بعضا دارای شواهد و عناصری از معــــماری مشابه پادگان و یا دژ های نظامی و پایگاههای راهداری می باشد و به دلیل موقعیت ارتباطی خاصی که داشته است ، کنترل تحرکات اقتصادی ، استقرار آنها را ایجاب می کرده است . همانطوری که تا به امروز از این موقعیت ممتاز ارتباطی بهره مند می باشد و به عنوان بخشی از سرزمین ماد بزرگ نقش موثری در تحولات سیاسی و اقتصادی و مبادلات کالا در روزگاران گذشته به عهده داشته است. به جز محوطه های بررسی شده ، محوطه هایی بوده اند که به طور کلی در طی دو دهه گذشته تخریب و معدوم شده اند . از جمله تپه مهران آباد در نزدیکی روستای مهران آباد که در دهه۴۰ توسط استاد محترم آقای دکتر نگـهبان و با همراهی آقای کایلر یانگ باستانشناس کانادایی چند گمانه آزمایشی در این تپه حفر شده است که متاسفانه به دلیل عدم دسترسی به گزارش کاوش های ایشان ، جزئیات دوره های تـــاریخی آن نامعلوم است ولی احتمالا از تپه های پیش از تاریخی موجود در سطح منطقه بوده که متاسفانه اثری از آن برجا نمانده است .
همچنین تپه تاریخی واقع در روستای فیروز بهرام که در اوایل انقلاب ، توسط مالکین آن به کلی تخریب شده و تعداد معدودی تکه های سفال در سطح آن دیده شده است
در محدوده بیرون روستای نظام آباد و شمال روستای ده عباس ، در کنار جاده منشعب از جاده اصلی ، که در سطح زمینهای تسطیح شده آن شواهدی از وجود سفال مشاهده شده است ، که پیش از این از تپه های موجود در منطقه به شمار می رفته اند.
از دیگر موارد مشابه تخریب بقایای مربوط به آثار تپه کوزه گری می باشد که مشمول اقدامات تخریبی توسط عامل سودجوی ضد فرهنگی شده است ، همانگونه که بسیاری از تپه های باستانی و بناهای مذهبی منطقه از تعرض و خطر تخـــــریب مصون نمانده و دایما در معــرض آسیب های جدی و جبران ناپذیر قرار دارد.

 

 

 بقیه در ادامه مطلب